بدون عنوان
سلام به دخمل گلم امروز توي اداره نشسته بودم كه به سرم زد برات خاطراتي از بچگي تا الان كه يك ساله و 5 ماهه شدي بنويسم . عزيز دل مادر 2 فروردين 91 چشم به اين دنيا گشود توي بيمارستان پيامبران تهران همگي ما خيلي خوشحال بوديم كه ايام عيد خوبي خواهيم داشت مادرجان هم اومده بود پيش ما براي مراقبت كردن از من و شما ، مليكا هم قبل از اين كه سال تحويل بشه تمام كارهاي ايام عيد كه مربوط به مدرسه بود رو انجام داده بود كه وقتي تو به دنيا اومدي فقط مراقبت باشه كه متاسفانه دكتر تشخيص داد كه دلبندم با ناله به دنيا اومده كه منظورشون اين بود كه توي خواب ناله ميكردي و همين شد كه من بعد از به دنيا آوردنت تو رو نديدم و منتقلت كردن به بخش NICU كه توي اين بخش رفتن ...
نویسنده :
مامان فرزانه
14:26